خنده حلال ؛ پیوند لب با لوچه سایبری
خنده حلال ؛ پیوند لب با لوچه سایبری
گل باش تا هم قوطی عطار شوی
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, توسط طنزیم باشی |

حسین آقا صرفی، پس از چندین سال کار در دبیرستان و دانشگاه و تربیت معلّم امسال به گفته خودش ،البته نگفته چه سالی بوده ، یعنی هر موقع برید ،بلاگ «آیینه صدای» ایشون ،به نشانی ayeneyeseda.blogfa.com اونسال همون سالیه که ایشون تصمیم گرفتند از امکانات اینترنت استفاده کنن و مطالبی را که در این مدّت فراهم دیده اند به عنوان مهمات جبهه فرهنگی و ادبی در اختیار رزمنده های جبهه سایبری بذارند . البته بلاگ ایشون جنبه طنز نداره . از آنجایی این حقیر یعنی «طنزیمک» - چون جناب استاد در شش و بش این بود که چه بنویسیم که جلوی این همه طنازان پارسی گو ی ؛ که انگار نافشونو با طنز و خنده بریدند کم نیاریم ! بنده از جوهر موجود در اکنت ( همان مجوزنامه کارتی ) استفاده نمودم تا صفحه سفید نماند - ، در این پست اول ، گفتیم چراغ اول را با وب نوشته های داداش صرفی روشن کنیم و همین اول کار بگیم طنزیم یعنی چی ؟! تا بعد بیشتر باهم گپ و گفت کنیم. حتما استاد طنزیم باشی می دانند ، ولی این حقیر هنوز نمی دونم که حاج آقا محسن قرائتی چرا گفته « خنده حلال » ، و منظورش چی بوده ؟! اگر خداییش شما می دونید به اینجانب بگید و صد البته باید در قالب و محتوای مورد علاقه استاد طنزیم باشی باشه !
معانی طنز ؛
افسوس كردن ، مسخره كردن ، طعنه زدن ...؛
طنز كنان روبهی آمد ز دور گفت صبوری مكن ای ناصبور ( نظامی )
تا زمان دهخدا و نسیم شمال به كلمه ی « طنز » به معنای امروزی برنمی خوریم . واژه ی طنز ؛ در دهه ی 20 توسط آقایان ، عباس اقبال و پرویز ناتل خانلری كلمه ی طنز را برای آثار عبید به كار بردند ؛ اینم سند و مدرکش، طنز فاخر سعدی ، ایرج پزشكزاد ، ص 39 .
اون گذشتگان ما که نور به قبرشون بباره ، به جای واژه ی طنز از « هزل » استفاده می كردند ،مانند جناب عبید زاکانی ؛ " هزل خوار مدارید و هزّالان را به چشم حقارت منگرید ." در زبان انگلیسی به طنزsatire می گویند كه از كلمه ی لاتین satira ( ظرفی پر از میوه های متنوع برای خدای فلاحت ) گرفته شده است . در تقسیم بندی قدما به نوع خاصی به نام طنز بر نمی خوریم زیرا انواع ادبی بر اساس محتوا نام گذاری نمی شدند .
تعاریف طنز
طنز فریادی است كه در اوج انفجار به پوزخند و قهقهه تبدیل می شود؛
طنز یعنی گریه های قاه قاه طنز یعنی خنده های آه آه
طنز زاده ی غریزه ی اعتراض است .
طنز یعنی درد و از انسانی كه درد می كشد باید انتظار فریاد داشت نه تحریر .
طنز ترجمان روحی است ، شیفته ی نظم .
یه خارجی هم به نام «جاناتان سویفت» می گه؛"همچون فرزانه ای همیشه خندان من خشم خود را در قالب طنز می ریزم ."
دلیل استقبال از طنز ؛
خداییش ؛ طنز آینه ای است كه بینندگان آن عموماً چهره ی كسی جز خودشان را در آن كشف می كنند و همین علّت عمده ی استقبال است كه نسبت به طنز وجود دارد و باز به همین دلیل است كه كمتركسی از طنز می رنجد ( فرهنگ اصطلاحات ادبی ، سیما داد ، ص 209 ).
بدی ها را به شكل اغراق آمیز بزرگ جلوه می دهد تا كم اهمیتی آن ها از بین برود . در ظاهر می خنداند ولی در باطن به تفكّر وامی دارد . از نظر طنز پرداز عیب جهان باید برطرف شود اما مطایبه گو به رفع عیب اعتقادی ندارد.
طنز نویس
طنز پرداز خودش را بالا می گیرد امّا مطایبه گر فروتن است و به همین دلیل مخالف خوانی نمی کند.طنز نویس با هرچه كه كهنه و مرده و واپس مانده باشد مبارزه می كند. ( نگارش و ویرایش ، احمد سمیعی گیلانی ، ص 61 )
زیستن با طنز پرداز كار آسانی نیست زیرا بیش از حدّ معمول به شرارت ها و حماقت های هم نوعانش آگاهی دارد .( طنز ، آرتور پلارد ، ص 4 ) .
یک نکته ؛ حالا ما قراره طنز نویس یا همون طنز پرداز شویم و خودمونو ببریم یا بگیریم یا بپریم بالا؟ یا مطایبه گر و خنده حلال کن ؟! به نظرم باید منتظر آینده باید باشیم تا ببینیم این جناب تنظزیم باشی چه جوری هوامونو داره !
بنای طنز بر خنده است امّا نه خنده ای از سر شادمانی و لازمه ی خنده دریافتی فراحسی و عمیق از رویدادهای اطراف ماست .( بیست سال با طنز ، رؤیا صدر ، ص 1 ).
انسان وقتی می خندد كه، خود را بالاتر از «موضوع خنده» ببیند . بذله گویی نشانه ی هوش است پس طنز پرداز باهوش است .wit دو معنا دارد : هوش و شوخی . ( از صبا تا نیما ، آرین پور ، ج 2 ، ص 36 ).
طنزپرداز با خنداندن فطرت كمال جوی انسان را بیدار می كند تا بر زشتی ها بخندد . در طنز غربی خنده مسأله ی سبك و شیوه است ؛ یعنی می تواند خنده دار نباشد . نوعی بی طرفی لازم است تا سخن طنز آمیز نزد شنونده ارزش داشته باشد .
آقا لطفا دست نگهدارید ! یعنی این همه حرفهای گنده گنده را ما باید بفهمیم ؟ ناخواسته وارد بازی دارم می شم که این همه حرف و حدیث داره ! حتما هم برای طنز پردازش هم حرف در میان !!
شرایط طنز
طنز سبكی اجتماعی ؛ دارد به همین دلیل مقولات متعالی كمتر در آن می گنجد .( طنز ، آرتورپلارد ،ص13-12 ).
وقتی از طنز لذّت می بریم كه دیگری را گزیده باشد . طنز نباید همیشگی باشد ؛
جدّ همه ساله جان مردم بخورد هزل همه روزه آب مردم ببرد ( عبید زاكانی )
هرچه مخالفت نویسنده وبغض او نسبت به حوادث زندگی شدیدتر باشد به همان نسبت طنز كاری تر و دردناك تر می شود ( از صبا تا نیما ، ج 2 ، ص 36 )
اگر سخن ، با طنز آمیخته شود تمام حواس مخاطب را به خود جلب می كند .
تأثیر طنز
پیامبر اسلام فرمود؛ " طنز در كلام مثل نمك است در طعام ." ( خداییش همه حرفاش با نمکند ، خودشون هم ملیح بودند ، اللهم صل علی محمد و آل محمد !).
این آقای آرتور پلارد هم یه جورایی مثل چکشی حرف زدن می خواد بگه طنز خوبه ؛ " چه آسان است كسی را پَست بنامیم آن هم با مزاح " . و یا این یکی می گه ؛ " برخود بلرز و رنگ از چهره بباز وقتی كه تازیانه ی قهّار طنز به چرخش درآید ." ... فکر نکنم عمرا حرف های اینا با خنده حلال حاج آقا قرائتی جور در بیاد ! قبول نداری از خودش بپرس !
تفاوت طنز و انتقاد
انتقاد صریح و بی پرده است امّا طنز كنایه ای و ایهامی است . انتقاد عبوس و اخمو است امّا طنز دارویی تلخ است با روكش شكلاتی ؛ به قول سعدی : سقمونیای شکرآلود .
تاریخ طنز
از اینجا به بعدشو ؛ داداش حسین صرفی وارد تاریخجات طنز مغرب زمین می شن . وقت کردین برید بخونید ، آدرسشو که بالا براتون نوشتم .
اما ایران زمین خودمون ،حكایت بز و درخت آسوریك از قدیمی ترین آثار طنز در ایران زمین به شمار می رود كه « بز » نماد ایرانی بودن و م نخل » نماد سامی بودن است .
در ایران پیش از اسلام در میان داستان های انوشیروان به بعضی داستان های طنز بر می خوریم مثل زنجیر عدل و حكایت پیرمردی نود ساله كه گردو می كاشت و از او می پرسند با این سن كاشتن درخت برای تو چه فایده دارد و او به طنز و ریشند جواب می دهد ؛" دیگران كاشتند ما خوردیم ما بكاریم تا دیگران بخورند . "
در میان آثار شاعران گذشته به نمونه های طنز بر می خوریم از جمله به طنز های مؤدّبانه ی فردوسی ، طنز فاخر سعدی ، طنز رندانه ی حافظ ،نقیضه های بسحق اطعمه امّا اوج آن را در آثار عبید زاكانی می بینیم كه در اكثر زمینه های طنز پردازی طبع آزمایی كرده است .
طنز مشروطیت هم برای خودش دنگ و فنگی داره ، می گن ؛ تحت تأثیر آثار اروپایی شكل گرفت و ترجمه ی آثار خارجی به این امر شتاب بخشید مثل ، حاجی بابای اصفهانی که بازتاب دهنده خواست های اجتماعی سركوب شده ی مردم ایران است . به دلیل این كه طنز این دوره رنگ اجتماعی ـ سیاسی می گیرد از كلمات زشت آن كاسته می شود، مثل اشعار دهخدا و نسیم شمال. شاعران با صراحت دربرابر اقدامات استعماری موضع می گیرند و خائنان را با كلمات طوفانی گوشمالی می دهند .
طنز پردازان از ثقیل نویسی دوری می كنند . اشرف الدّین گیلانی نقطه ی اوج طنز سیاسی ـ مردمی است . دهخدا اوّلین نمونه ی طنز به معنای اروپایی آن را نوشت . نویسندگان به دلیل فروكش كردن تب مشروطه خواهی نوجویی های ساختاری می كنند ؛ مثل ؛ یكی بود یكی نبود. نشریه ی « قرن بیستم » با هجوی تند به نقد جریان های سیاسی می پردازد . رواج نشریات - حدود 65 نشریه فكاهی انتشار یافت – و بعضی از نشریات وابستگی مستقیم به شوروی داشتند ؛ مثل ؛ نشریه ی چلنگر .
انواع طنز
عام و خاص ؛ عام طنزی است كه بازتاب عمومی دارد و طنز خاص همان هجو است كه شخص خاصی را هدف قرار می دهد.
هوراسی و جووانی؛ در طنز هوراسی ( horatian ) سخنگو فردی مؤدّب و زیرك است كه با طنز هایش بیشتر باعث سرگرمی و تفریح است تا خشم و رنجش زبان او نرم و ملایم است و گاهی خودش را به سِخره می گیرد ، - ارنست رنان فرانسوی و قرن 19 سعدی خودمان همین هوراسی نویس (طنز فاخر ) بودند - و در طنز جووانی (juvenalian ) سخنگو یك معلّم جدّی اخلاق است ؛ سبك و زبانی موقّردارد، مفسده ها را كه به نظر او كاملاً جدّی هستند بدون گذشت مطرح می كند و باعث تحقیر و رنجش می شود .
طنز موقعیت : گاهی اوقات حادثه آن قدر غیرمنتظره است كه باعث خنده می شود ؛ مثل پایان داستان « هدیه ی سال نو » اثر اُ.هنری . یا این كه خود موقعیت خنده دار است ؛ مثلاً : قاتلی مادری را بكشد و چون دلش برای بچه می سوزد بچه ی او را نیز بكشد كه تنها نماند .
طنز كلامی : در این نوع طنز ، طنز پرداز با واژه ها به گونه ای كار می كند كه نوعی خنده یا تمسخر را موجب شود . بعضی از انواع كاریكلماتور طنز كلامی دارد ؛
« درخت از گربه پایین آمد . شیر باغ وحش چكّه می كرد »
یا طنز كلامی فروغ فرخزاد در « ای مرز پر گهر » :
... رسماً به مجمع فضلای فكور و فضله های فاضل روشنفكر / و پیروان مكتب داخ داخ تاراخ تاراخ بپیوندم / و طرح اوّلین رمان بزرگم را / كه در حوالی سنه ی یك هزار و ششصد و هفتاد و هشت شمسی تبریزی / رسماً به زیر دستگاه تهی دست چاپ خواهد رفت / بر هردو پشت ششصد و هفتاد و هشت پاكت / اشنوی اصل ویژه بریزم ( مجموعه اشعار فروغ فرخزاد ، انتشارات نوید آلمان ، ص 379 ).
طنز سیاه : در این نوع طنز نویسنده می خواهد خواننده را متوجّه واقعیات وحشتناكی كند كه در حال وقوع است . دست مایه ی این نوع طنز رذالت ها و حقارت ها و پوچی آرزوها و تلاش بشری است مثل طنز های بهرام صادقی كه « پشت رویه ی شاد طنز های او سیاهی اجتماع و ارواح شكست خورده نهان است » و طنز تلخ و سیاهی كه در كتیبه ی اخوان ثالث دیده می شود .
طنز سیاسی : این نوع طنز برای بیان مشكلات سیاسی پدید می آید امّا از آن جا كه نمی توان مستقیم با دولت ها طرف شد معمولاً از زبان دلقك های دربار ، مثل كریم شیره ای یا از زبان دیوانگان بیان می شد :
« دوش می گفت این سخن دیوانه ای بی بازخواست درد ایران بی دواست
عاقلی گفتا كه از دیوانه بشنو حرف راست درد ایران بی دواست » ( نسیم شمال )
یا از زبان مستان : « محتسب مستی به ره دید وگریبانش گرفت ......( پروین اعتصامی ) .
طنز عرفانی : در قرن 7 و 6 در ادبیات صوفیه رخ می دهد و بازتابی عتابی است كه مجذوبان در جذبه ی عرفانی نسبت به ذات حق ابراز كرده اند و حكایت از طغیان انسانی آگاه دارد كه دربرابر بی عدالتی های اجتماع نمی تواند ساكت بنشیند ؛ مثل : دیوانه ای به نیشابور می رفت و دشتی پر از گاو دید .....
طنز خانوادگی : این نوع طنز معاصر است و بیشتر به روابط زن و شوهر و عروس و مادر شوهر وكارمند و رییس و .... می پردازد :
زمادر زن هزاران داد و فریاد كه بدجنسی به دختر می دهد یاد
بسازم مو چماقی را ز پولاد زنم بر مغز او خود گردم آزاد ( افاضات آقای هالو ، ص 187 ).
طنز مردم : این نوع طنز بین عامه ی مردم رواج دارد و به صغیر و كبیر رحم نمی كند و همیشه چندین گام از طنز مكتوب جلوتر است و با هیچ چیز نمی توان جلوی آن را گرفت .
طنز زنانه : توجّه به مسائل زنان و طنز گفتن درباره ی آنان از قدیم در میان آثار طنز پردازان دیده می شد : « همام در مجلسی نشسته بود و غلامش رسید و گفت : خانم به خانه فرود آمد همام گفت : كاش خانه به خانم فرود می آمد ».
امّا در دوره ی معاصر نسبت به این موضوع توجّه بیشتری شده است . از سال 1363 كیومرث صابری ( گل آقا ) به مسائل زنان اهمیت خاصّی داد وحمایت از حقوق زنان به عنوان یك جریان در آثار دخترش پوپك صابری ( گل نسا ) دیده می شود . به سه دلیل طنز پرداز زن نسبت به مرد كمتر است : 1- ركاكت 2- خشونت ؛طنز نویس در اعماق ذهنش باید سخت گیر و خشن باشد .3- سیاست؛ یكی ازپركاربرد ترین انواع طنز، سیاست است و موضوع اصلی سیاست كسب قدرت ، و قدرت در كشور ما امری مردانه تلقّی می شود ولی با این همه زنان طنز نویس زیادی داریم . در میان گذشتگان در شعر مهستی گنجوی به بعضی موارد طنز برمی خوریم ولی در دوره ی معاصر به اوّلین زن طنز نویــس بر می خوریم با نام بی بی خانم ( اوایل مشروطه ) با كتاب معایب الرّجال كه در پاسخ به كتابی به نام تأدیب النسوان كه یكی از درباریان نوشته بود .همچنین نمونه هایی طنز در آثار پروین اعتصامی و ژاله قائم مقامی می بینیم ولی اوّلین روزنامه نگار طنز نویس؛ رباب تمدن است كه در مجلّه ی چلنگر می نوشت و در سـال 1370 یك زن مدیر مسئول مجله ی جوالدوز شد .
طنز اینترنتی : در این نوع طنز از پیچیدگی كم می شود زیرا زبان پیچیده ی طنز زاده ی سانسور است اما در اینترنت این سانسور كمتر صورت می گیرد علاوه بر این به حوصله ی كم خواننده پاسخ مثبت می دهد و قدرت انتخابش را بالا می برد .
تا اینجاش وظیفه حقیر بود که بگم ، ما هم ( سایبریک ها ) طنزیمی هستیم ! باتشکر از آقای حسین صرفی و بلاگش ، منتظر نوشته های خودم و خودت هستیم ! خدانگهدار ، طنیزمک .
مطالبتونو را به این آدرس برامون ایمیل کنید، تا باهم بتونیم قلبی را شاد کنیم . البته فقط خنده حلال و مدرن ارسال کنید که منت شما بر چشم باد ! Khande halal@ yahoo.com.

 

 


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.